یک نقطه ته خط ، تمام شد . یعنی بعد از نقطه ته خط سر سطری هم وجود خواهد داشت .
یکسال تلاش و تمرین و آماده سازی و چانه زنی برای گرفتن بودجه و بستن متن و مسافرت برای تهیه لباس و لوازم و هزار چیز دیگه ختم شد به محرم که پر از شور و شوق بودم برای تعزیه ، برای مظلوم خوانی ، نمیدونم موفق بودم یا نه ولی نیتم خیر بود به دور از هرگونه جاه طلبی و خودنمایی ، شاهدی نمیخوام بگیرم که شاهدم خود الله ست و بس و به کس دیگه ای نیاز ندارم .
شور و شوق بچه ها وقتی 25 مهر اولین تمرین با لباس رو داشتیم .
استرس و ترس قبل از اجراها که انگار با پخش نوای سوره تکویر به آرامشی عمیق بدل میشد .
صد حیف که تموم شد . یعنی دیگه تموم شد . عمری می مونه که بخوام در راه ابا عبداله قدم بزارم براش بخونم براش گریه کنم به یادش راه برم
مردم ! کربلا همین جاست . تو دل من تو دل تو تو دل همه اگه کربلایی باشیم . تو قطره قطره اشکی که به یاد حسین روی صورتتون جاری میشه .
خدایا ! قسمت کن یه سال دیگه یه کار دیگه یه بار دیگه
السلام علیک یا ابا عبداله